یادداشت‌های بازاریابی

به روایت عرفان لطفی

نوشته‌های عرفان لطفی

درگاه‌های پرداخت دلاری و لایف استایل بلاگرها

آنچه در ادامه می‌خوانید

صحنه‌ی یک: بلاگرها

یکی از مسائلی که در سال‌های اخیر در حوزه اقتصاد دیجیتال ایران خود نمایی می‌کند بحث لایف استایل بلاگرها هستند. بسیاری از افرادی مانند آیسان اسلامی، نگین عابدزاده و افراد بسیار زیاد دیگری که هیچ‌کس و هیچ سازمانی دلیل معروف بودن این افراد را نمی‌داند.

در بعضی موارد این افراد توانایی خاصی نیز ندارند حتی می‌‌توان در یک روستای کوچک ایران زندگی کرد و هزاران دنبال کننده داشت. می‌توان از خانواده‌های بسیار مذهبی بود و همچنان بلاگری کرد. می‌توان با حجاب کامل اسلامی و لایه‌های سنگینی از آرایش این کار را انجام داد. بلاگری یکی از وسوسه انگیز ترین شغل‌هایی است که امروزه در جامعه ما رواج پیدا کرده است.

کافیست کمی تولید محتوا بلد باشید و سطح زیادی از افشاگری را در زندگی خود پی بگیرید. همه زندگی خود را موبه‌مو در چشم دیگر افراد فرو کنید. از خصوصی‌ترین بخش‌ها زندگی خود تصویر بگیرد. اگر بخت با شما یار باشد بعد از شش ماه می‌توانید اولین مشتری خود را پیدا کنید. مشتری اولیه با مبالغ بسیاری کمی درخواست تبلیغ می‌کند.

این روند به سرعت شکلی تازه به خود می‌گیرد افرادی که شما را دنبال می‌کنند بعد از اینکه شما تبلیغ یک کسب‌وکار را می‌کنید احساس می‌کنند شما معروف شده‌اید که یک کسب‌وکار راضی شده به شما پولی پرداخت کند و این چرخه‌ی فزاینده رو به افزایش می‌یابد. با بیشتر شدن تعداد فالوئر تبلیغ بیشتر و با بیشتر شدن تبلیغ پول بلاگر بیشتر و با بیشتر شدن پول بلاگر امکان تولید محتوا بیشتر که همین موضوع باعث افزایش بازدیدکنندگان یک صفحه می‌شود.

صحنه دو: یکه‌تازی اینستاگرام

دولت ایران بعد از هر یکی از اتفاقات سیاسی اقدام به حذف یکی از راه‌های دسترسی مردم به اینترنت و فضای مجازی می‌کند. در آخرین اقدام بعد از اتفاقات سال ۱۴۰۱ اینستاگرام نیز به جرگه اپ‌های مسدود شده پیوست. اما قبل از آن تنها شبکه‌ای که یک شهروند ایرانی می‌توانست از طریق آن با جهان ارتباط برقرار کند همین اینستاگرام بود.

بارها متخصصان امر توضیح داده بودند که چرا بر خلاف کشورهای دیگر تمام بار رسانه‌ای ایران بر دوش اینستاگرام بود و حتی توییتر (یا ایکس امروزی) هم پله‌ها با میزان محبوبیت اینستاگرام فاصله داشت. در کشورهای پیشرفته دنیا مردم وابسته به نیاز و سلیقه خود محتوای خود را از طریق شبکه‌های مختلفی منتشر می‌کند. اما در ایران همه بار برو دوش اینستاگرام است.

از کسب‌وکار گرفته تا روزمرگی‌های زنانه تا مشاوره‌های ازدواج، ترید و ابزارهای کسب‌درآمد دلاری، نوشتن مطالب سیاسی، آموزش ادیت ویدیو همه از یک مسیر به دست مخاطب می‌رسد.

صحنه سه: ارتباط با دنیای بیرون

چرا مردم ایران اصرار دارند با وجود سختی استفاده از شبکه‌های فیلتر شده باز با آن‌ها کار کنند؟ جواب در یک کلمه است، پیوند به جامعه جهانی. بسیاری از محتواهایی که امروزه استفاده می‌کنیم توسط فرهنگ‌ها و افراد دیگر تولید شده است. حتی اگر زیرنویس، دوبله، ایده گرفتن و همه راه‌های بازتولید یک محتوا را در نظر نگیریم خود محتوایی که توسط افرادی خارج از مرزهای ایران تولید می‌شوند برای مردم داخل مرزها بسیار جذاب است.

یک لحظه فکر کنید که صدا و سیما کنداکتور خود را فقط با اطلاعات مربوط به ایران پر می‌کرد. اخبارها بخش خارجی نداشتند. بسیار از سریال‌ها، فیلم‌ها و مستندها وجود نداشتند.

مردم به ذات دوست دارند با یکدیگر ارتباط بداشته باشند. مخصوصا جامعه‌ای مانند ایران که حداقل ارتباط با افراد خارجی را دارد.

صحنه چهارم: مسدود بودن درگاه‌های پرداخت

ما مطلقا هیچ ارتباطی با دنیای مالی خارج ایران به صورت آزاد نداریم. هر میزانی که ارتباط با ارزهای سایر نقاط دنیا داریم توسط دولت کنترل می‌شود. فکر اینکه روزی که سایت در ایران کار کند که فرد بتواند کالاهای خود را با درگاه پرداخت ارزی به سایرین در اقصی نقاط جهان بفروشد برای شهروند ایرانی این سال‌ها فکر بعید و نشدنی است. شاید بتوان فکر کرد روزی بشر روی مریخ ساکن شود و آن را بدیهی دانست اما اینکه شهروند ایرانی بتواند ارتباطی مالی با دنیا داشته باشد امری بسیار دورتر و بسی سخت تر است.

از مصیبت‌هایی که قطع بودن درگاه‌های دلاری ایجاد می‌کند، در دسترسی نبودن سرویس‌های دیجیتال خارجی است. نه تنها پلتفرم‌های دیجیتال مارکتینگ در ایران سرویس نمی‌دهند بلکه دولت نیز تمام تلاش خود را می‌کند که کاربران ایرانی در لوپ بسته‌ی سرویس‌های داخلی گرفتار شوند و نیازهای دیجیتال خود را از این طریق رفع کند. که البته کاری بسیار نشدنی است.

صحنه آخر: بلاگر به جای پلتفرم پرداخت

  1. در این آشفته بازار کسب‌وکارها باید روی رسانه‌ای کار کنند که بیشترین مخاطبشان در آن حضور دارند و این رسانه یعنی اینستاگرام.
  2. درگاه پرداخت دلاری یا ارتباط با دنیا نیز در ایران مسدود یا تحریم است از این رو نمی‌شود از ابزار تبلیغی خود اینستاگرام استفاده کرد.
  3. بلاگرها می‌توانند به جای پلتفرم تبلیغ کنند پول بگیرند و قابلیت کنترل بیشتری تا یک پلتفرم خارجی دارند.
  4. ببینید چطور قطع بودن درگاه پرداخت می‌تواند قشر جدید در جامعه ایجاد کند.

در آخر

مسئله‌ی بلاگرهای لایف استایل یا هیچ‌کاره‌های معروف یکی از بحث‌های ثقیل جامعه شناسی امروز ماست. خیلی از اساتید در بخش‌های مختلف به آن واکنش نشان داده‌اند. دولت هم که مثل همیشه به دنبال مالیات گرفتن و کنترل است.

در اینجا باید اشاره کنم ما عده‌ای اینفلوئنسر در شبکه‌های مختلف داریم که به بحث کار اصلی خود می‌پردازند؛ اثرگذاری رو اجتماع از طریق تخصص. اما عده‌ای بلاگر لایف استایل داریم که هیچ کلمه‌ی علمی و یا گسترده‌ای برای نام‌گذاری آن‌ها نمی‌توان یافت.

اما دوست ‌داشتم در این متن توجه شما را به ارتباط عناصر یک جامعه با هم جلب کنم از اینکه قطع بودن درگاه، میل به جهانی بودن و سیاست‌های اقتصادی چطور بیکاره‌های پول‌دار جدید را خلق کرده است.

دیدگاهتان را بنویسید