یادداشت‌های بازاریابی

به روایت عرفان لطفی

Search
Close this search box.

به روایت عرفان لطفی

ضوابط کاربردپذیری

آنچه در ادامه می‌خوانید

“ضوابط کاربرپذیری” یا “Usability Heuristics” مجموعه‌ای از راهنماها یا اصولی هستند که طراحان و توسعه‌دهندگان نرم‌افزار برای ارزیابی کیفیت کاربرپذیری یک محصول مورد استفاده قرار می‌دهند. این اصول توسط محققان و متخصصان کاربرپذیری تدوین شده‌اند و بر اساس تجربیات کاربری و تحقیقات صورت گرفته در زمینه‌ی رابط کاربری و تجربه کاربری (UX) ساخته شده‌اند.

ضوابط کاربرپذیری معمولاً به صورت مجموعه‌ای از قواعد یا نکات مهمی ارائه می‌شوند که در طراحی و توسعه محصولات نرم‌افزاری باید رعایت شوند تا تجربه کاربری بهبود یابد. این ضوابط معمولاً به شکل یک فهرست از اصول و دستورالعمل‌های کلی و جامع ارائه می‌شوند که می‌توانند برای ارزیابی و بهبود کیفیت کاربرپذیری محصول مورد استفاده قرار گیرند.

برخی از معروف‌ترین مجموعه‌های ضوابط کاربرپذیری عبارتند از:

  1. ضوابط کاربرپذیری نیلسن (Nielsen’s Heuristics)
  2. ضوابط کاربرپذیری دونور (Don Norman’s Principles)
  3. ضوابط کاربرپذیری گولدن (Golden Rules of Interface Design)

این مجموعه‌ها معمولاً شامل اصولی مانند قابلیت انطباق (Flexibility), قابلیت ادراک (Perceptibility), و سادگی (Simplicity) می‌شوند که به طراحان کمک می‌کنند تا رابط‌های کاربری بهبود یافته و مطلوبی را ارائه دهند.

ضوابط کاربرپذیری قوانین کلی برای ساخت رابط‌های کاربری شهودی هستند. در ابتدا در سال ۱۹۹۰ توسط جیکوب نیلسن به همراه رولف مولیچ تدوین شدند و در سال ۱۹۹۴ کمی تجدید نظر شده و از آن زمان تاکنون تغییر نکرده‌اند.

طراحان تجربه کاربری و محققان از ضوابط کاربرپذیری به عنوان یک راهنمایی استفاده می‌کنند هنگام ارزیابی رابط‌ها یا از آن‌ها به عنوان یک فهرست کنترلی در هنگام طراحی محصول یا ویژگی جدید استفاده می‌کنند. این قوانین عمومی، ارزانترین و دسترس‌پذیرترین ابزار برای اطمینان از اینکه محصول شما شهودی، کاربرپذیر و کاربردی است، هستند. گرچه این قوانین دستورالعمل‌های خاصی فراهم نمی‌کنند و قادر به جایگزینی آزمایش با افراد واقعی نیستند، طراحان می‌توانند در هر مرحله از توسعه محصول از ضوابط کاربرپذیری استفاده کنند. آن‌ها بر اساس تحقیقات کاربری تأسیس شده‌اند و می‌توانند مسائل کاربرپذیری را کشف کنند که می‌توانید قبل از آزمایش با مخاطبان واقعی خود، آن‌ها را تعمیر کنید.

ضوابط کاربرپذیری چیست؟

ضوابط کاربرپذیری، یا ضوابط نیلسن، ۱۰ قانون عمومی هستند که ما هنگام طراحی رابط‌های کاربری رعایت می‌کنیم. این قوانین توسط جیکوب نیلسن در سال ۱۹۹۴ تدوین شدند و هنوز معتبر هستند و به طور گسترده توسط طراحان تجربه کاربری و محققان استفاده می‌شوند.

ضوابط کاربرپذیری دستورالعمل‌های کاربرپذیری خاصی فراهم نمی‌کنند. آن‌ها یک فهم عمومی از رفتار کاربر در شرایط خاصی را فراهم می‌کنند و به ساخت محصولاتی با تجربه کاربری بهتر و شهودی کمک می‌کنند.

فرآیند ارزیابی رابط‌ها و شناسایی مشکلات کاربرپذیری، به عنوان ارزیابی ضوابطی شناخته می‌شود. این روش ارزانترین و ساده‌ترین روش آزمایش کاربرپذیری است که می‌تواند در مراحل ابتدایی توسعه محصول، زمانی که بودجه محدود است، استفاده شود.

ضوابط نیلسن تنها ضوابطی نیستند که می‌توانید از آن‌ها استفاده کنید. درس ما درباره ۱۰ ضابط روانشناسی سوزان واینشنک را بررسی کنید که عواملی که بر رفتار کاربران تأثیر می‌گذارند را توضیح می‌دهد و چگونه می‌توانیم از آن دانش برای ایجاد طراحی‌های بهتر استفاده کنیم.

۱- قابلیت مشاهده‌پذیری وضعیت سیستم

قابلیت مشاهده‌پذیری وضعیت سیستم بیان می‌کند که یک سیستم خوب همیشه باید کاربران را از اتفاقاتی که در حال رخ دادن هستند مطلع نگه دارد و بازخورد مناسب و به‌موقعی را برای اعمال آن‌ها ارائه دهد.

اطلاع داشتن از وضعیت یک سیستم به کاربران کنترل بر روی وضعیت فعلی را می‌دهد و به آن‌ها کمک می‌کند بفهمند در کجا هستند و چه کاری می‌توانند بعدا انجام دهند. بازخورد مناسب به کاربران می‌گوید که اعمال آن‌ها (مانند کلیک بر روی یک دکمه) دریافت و پردازش شده است. در غیر این صورت، کاربران احساس گمراهی و ابهام می‌کنند.

  • آیا من دکمه را فشردم؟
  • یا باید دوباره این کار را انجام دهم؟
  • آیا فایل من در حال بارگذاری است یا مشکلی رخ داده است؟

مثال‌های شایع‌ترین بازخوردهای سیستم شامل:

  • تغییر رنگ
  • ردگیر پیشرفت متحرک
  • صدا
  • ویبره کم (روی دستگاه‌های موبایل)
  • نوتیفیکیشن

هستند. به عنوان مثال، پس از اینکه کاربران تمامی داده‌ها را وارد کردند، دکمه ارسال وضعیت خود را از غیرفعال به فعال تغییر می‌دهد، بنابراین کاربران می‌دانند که فرم آماده ارسال شدن است.

بازخورد فوری برای رویدادهای تعاملی به کاربران اجازه می‌دهد که خطاها را شناسایی و سریعاً آن‌ها را تصحیح یا حتی پیشگیری کنند. به عنوان مثال، یک پیام خطای درون خطی در قسمت رمزعبور که می‌گوید Caps Lock فعال است، به کاربران کمک می‌کند تا قبل از زدن دکمه ذخیره و روبرو شدن با خطا، زمان صرفه‌جویی کنند.

با استفاده از اعلان‌ها یا پنجره‌های مدال، می‌توانید کاربران را از تغییرات وضعیت آگاه کنید، آن‌ها را جذب کنید و رفتار آن‌ها را تحت تأثیر قرار دهید.

۲- تطابق بین سیستم و جهان واقعی

تطابق بین سیستم و جهان واقعی به کاربردن زبان، تعاملات و مفاهیمی اشنا به کاربران اشاره دارد. افراد وقتی با مواردی روبه‌رو می‌شوند که بر اساس دانش و تجربیات قبلی‌شان استوار است، احساس راحتی و رضایت بیشتری دارند – این به معنای آن است که آن‌ها نیازی به یادگیری رابط‌ها ندارند. شما می‌توانید این را از طریق:

زبان: رابط‌ها باید از کلمات و عباراتی استفاده کنند که کاربران بدون نیاز به جستجوی تعریف یا ترجمه آن‌ها (در صورتی که یک رابط چندزبانه را پشتیبانی نمی‌کند) بفهمند. زبان ساده به همه، از جمله کاربران حرفه‌ای، کاربران بین‌المللی و افرادی که انگلیسی را به عنوان زبان دوم استفاده می‌کنند (ESL)، کمک می‌کند. ظاهر و تعاملات: اشیاء و تعاملات دیجیتال باید شباهتی با جهان واقعی داشته باشند. این نشان می‌دهد که طراحان همدردی و احترامی نسبت به کاربران دارند. طراحان باید از آیکون‌های جهانی استفاده کنند، تعاملاتی که کاربران در جهان واقعی رو به رو می‌شوند (مانند پیچ‌وخم کردن صفحات یا فشردن دکمه‌ها) را معرفی کنند و عناصر را در صفحه به جایی قرار دهند که کاربران انتظار دارند طبیعی باشد.

۳- کنترل و آزادی کاربر

یک سیستم باید توجه داشته باشد که کاربران انسان‌هایی هستند که اشتباه می‌کنند و عقیده‌هایشان را تغییر می‌دهند. طراحان باید به افراد اجازه دهند که اقدامات آخر خود را باطل کنند، خطاها را اصلاح کنند و به وضعیت قبلی بازگردند.

رفع سریع مشکل به کاربران احساس کنترل و آزادی می‌دهد و آن‌ها را به استفاده از یک محصول ترغیب می‌کند. در غیر این صورت، کاربران احساس ناراضیتی می‌کنند و می‌خواهند از محصول خارج شوند.

چندین کنترل رابط کاربری وجود دارد که می‌توانید در طراحی‌های خود برای کمک به کاربران در بازگشت به وضعیت قبلی سیستم استفاده کنید:

دکمه‌های لغو/انجام دوباره: امکان بازگشت به اقدامات آخر کاربران را فراهم می‌کند. دکمه بازگشت: امکان بازگشت به صفحه یا صفحه قبلی را فراهم می‌کند. دکمه لغو: امکان ترک یک وظیفه را فراهم می‌کند. دکمه بستن: امکان بستن یک نمای فعلی را فراهم می‌کند. مطمئن شوید که پیوند یا دکمه خروج به راحتی قابل شناسایی است. آن را در جایی قرار دهید که کاربران انتظار دارند آن را پیدا کنند، کنتراست کافی اضافه کنید و از آیکون‌های آشنا استفاده کنید تا کاربران وقت خود را برای جستجو از دست ندهند. پنهان کردن دکمه خروج از کاربران باعث احساس گیر افتاده بودن آن‌ها و ضعیف شدن اعتماد آن‌ها به یک محصول می‌شود.

۴- یکپارچگی و استانداردها

ضابطه نیلسن درباره یکپارچگی و استانداردها به معنای پایبندی به همان کلمات، شرایط یا اقدامات برای تعریف یک عنصر یا مفهوم مشابه در طول محصول است. طراحان باید رهنمودها و رسوم پلتفرم را دنبال کنند تا امکان یادگیری بیشتر و کاهش ابهام را فراهم کنند.

یکپارچگی دشمن طراحی‌های منحصر به فرد و خلاقانه نیست، همانطور که برخی از طراحان می‌ترسند. مردم وقتی به یک وب‌سایت جدید می‌رسند، نمی‌خواهند موردی که مترقبانه در انتظارش هستند با چیزی غیرمنتظره جایگزین شود. آن‌ها انتظاراتی را از تجارب قبلی به همراه می‌آورند و می‌خواهند این انتظارات برآورده شوند. اعمال تغییرات زیاد در ظاهر و رفتار اجزای رابط کاربری استاندارد مانند منوها، دکمه‌ها یا پنجره‌های مدال، بار شناختی و منحنی یادگیری را افزایش می‌دهد.

یکپارچگی باید در چند سطح گسترش یابد مانند:

  • بصری: آیکون‌ها، نمادها و تصاویر به صورت مداوم استایل دارند.
  • مکان: دکمه‌ها و لینک‌ها برای اعمال یکسان باید در تمام صفحات در موقعیت یکسانی قرار داشته باشند.
  • جمع‌آوری داده: برای داده‌هایی مانند تاریخ، شماره تلفن یا مکان‌ها، از همان فرمت ورود استفاده کنید.

سیستم‌های طراحی ابزاری ایده‌آل برای حفظ یکپارچگی در طرح‌های محصول شما هستند. این بهره‌مندی برای کاربران و تیم شما از طریق فراهم کردن یک منبع تکیه‌گاه برای استفاده و ظاهر اجزا است.

۶- شناسایی به جای بازخوانی

سیستم باید به کاربران کمک کند تا چیزها را شناسایی کنند به جای اینکه آن‌ها را مجبور به فشار دادن حافظه و بازخوانی موارد کند. به عنوان مثال، وقتی کاربران درخواست می‌دهند تاریخ تولد خود را تایپ کنند، این اطلاعات را به خاطر دارند و مشکلی در این کار نمی‌بینند. اما وقتی از آن‌ها خواسته می‌شود شماره کارت و CVV آن را ارائه دهند، این اطلاعات برای کاربران سخت‌تر به خاطر می‌آید. برخی از وب‌سایت‌ها و برنامه‌ها پیشنهاد می‌کنند تا شماره کارت را برای خریدهای بعدی به خاطر بسپارند. با این حال، CVV اطلاعات محرمانه‌ای است و کاربران برای دریافت این شماره نیاز به تلاش‌های اضافی دارند (کارت خود را از کیف خود بیرون بیاورند یا یادداشتی که آن را نوشته‌اند پیدا کنند).

قابلیت بازیابی اطلاعات از حافظه کاربران به این وابسته است که چقدر اغلب آن را مشاهده و استفاده می‌کنند و محیط اطراف آن است. بهتر است رابط‌ها شناسایی را ترویج کنند و برخی از روش‌های طراحی خاص را برای نمایش اطلاعات و عملکردهای رابط کاربری به صورت آشکار و به راحتی دسترسی‌پذیر اعمال کنند.

این کار از طریق:

تاریخچه جستجو و محتوای مشاهده شده اخیر: صفحه اصلی نتفلیکس فیلم‌ها یا سریال‌های تمام نشده را نمایش می‌دهد تا به کاربران کمک کند به آنچه را آغاز کرده‌اند، بازگردند.
نکات و آموزش‌ها: اگر می‌خواهید یک عملکرد جدید را معرفی کنید، نکات می‌توانند به کاربران کمک کنند تا این اطلاعات را به یاد بیاورند و آن را در مراجعه بعدی به این صفحه شناسایی کنند.

۷- انعطاف‌پذیری و کارایی استفاده

این ضابطه به معنای این است که سیستم‌ها باید تجربه‌های کاربری شخصی‌سازی‌شده را برای کاربران نوآور و ماهر فراهم کنند.

کاربران جدید نیازهای مختلفی دارند و در طول راه، به نکات و برچسب‌های واضح اعتماد می‌کنند در حالی که رویکردی مرحله‌به‌مرحله و بلندمدت را انتخاب می‌کنند. کاربران با تجربه بیشتر از یک رویکرد سریع‌تر و کمتر هدایت‌شده استفاده می‌کنند و کلیدهای میانبر صفحه‌کلید یا حرکات صفحه‌لمسی را برای انجام همان کار به کار می‌برند.

طراحان باید یک سیستم انعطاف‌پذیر و کارایی ایجاد کنند که:

به کاربران امکان دهد به چندین روش به انجام وظایف برسند. به عنوان مثال، وب‌سایت‌های تجارت الکترونیک باید به کاربران اجازه دهند تا یک محصول را با تایپ کردن در یک فیلد جستجو، از طریق یک کاتالوگ، یا با کاوش در پیشنهادها پیدا کنند.
به کاربران اجازه دهد تا رابط کاربری را به نیازهای خود شخصی‌سازی کنند. به عنوان مثال، کاربران می‌توانند فضای کار خود را در فتوشاپ با اضافه کردن ابزارها و پنل‌های مورد نیاز و حذف آن‌های استفاده‌نشده، تنظیم کنند.
شتاب‌دهنده‌ها ارائه دهد. حرکات در دستگاه‌های تلفن همراه و کلیدهای میانبر در رایانه‌های رومیزی به کاربران با تجربه بیشتر کمک می‌کنند تا در زمان کمتری به یک ویژگی دسترسی پیدا کنند.
ماکروها را معرفی کند. ماکروها مجموعه دستورالعمل‌هایی را نمایش می‌دهند که توسط یک عمل فعال می‌شوند و به کاربران کمک می‌کنند تا وظایف تکراری یا خسته‌کننده را با مراحل قابل پیش‌بینی اتوماسیون کنند.

۸- طراحی زیبا و حداقلی

مردم برای مسائل کوچکتر استفاده‌پذیری در رابط‌هایی که به نظر خوب می‌آیند، تحمل بیشتری پیدا می‌کنند. طراحی‌های جذاب از نظر بصری تجربه را لذت‌بخش‌تر می‌کنند، اما هرگز وضوح برای زیبایی‌شان فدا نشود. طراحان باید عناصر غیرضروری و کم استفاده‌شده‌ای که ممکن است توجه کاربران را از محتوای مربوطه منحرف کنند و نویز بصری اضافی ایجاد کنند، حذف کنند.

طبق این ضابطه، یک طراحی حداقلی یک طراحی کاربردی است که فقط شامل عناصری است که فقط وظایف کاربر را پشتیبانی می‌کنند. برای رسیدن به این هدف، طراحان باید:

اصول طراحی را دنبال کنند. اصول یکپارچگی، توازن، سلسله‌مراتبیت، نزدیکی، فضای سفید و سایر اصول اساسی طراحی به ایجاد رابط‌هایی کمک می‌کنند که توجه کاربران را هدایت می‌کنند، آن‌ها را درگیر می‌کنند و به آن‌ها کمک می‌کنند تا اهداف خود را دست‌یابی کنند. ازمون غوغا کاسته شود. تعداد عناصر کم‌اطلاعاتی در یک صفحه را کاهش دهید، مانند تصاویر با وضوح پایین، تاری، اطلاعات بی‌ارتباط، اصطلاحات فنی بدون توضیحات و عناصری که فقط برای تزئین استفاده می‌شوند. اصل فاشی کردن تدریجی را اعمال کنید. این به معنای ارائه اطلاعات بیشتر و متخصصانه‌تر در صورت درخواست کاربران است پس ابتدا مهم‌ترین و متداول‌ترین اطلاعات را نمایش دهید و سپس ویژگی‌های پیشرفته و خاصتر را نمایش دهید اگر کاربران از شما درخواست کنند.

۹- کمک به کاربران برای شناسایی، تشخیص و بازیابی از خطاها

پیام‌های خطا باید به زبان ساده نوشته شوند و به اختصار توضیح دهند که خطا چه علتی داشته و کاربران چگونه می‌توانند آن را برای ادامه کار خود رفع کنند.

اجتناب از نمایش کدهای خطا و توضیح خطا با اصطلاحات فنی – این برای کاربران چیزی نمی‌گوید، آن‌ها را ترسو می‌کند و احساس گیر کرده شدن می‌کنند.

معیارهای یک پیام خطای خوب عبارتند از:

زبان انسانی و ساده: هدف اصلی یک پیام خطا اطلاع‌رسانی به کاربران است، نه جلب توجه آن‌ها با کلمات پیچیده و پیشرفته. شما ممکن است از اصطلاحات فنی استفاده کنید فقط اگر مطمئن هستید مخاطبان شما با آن‌ها آشنا هستند. به طور کلی، به کلمات روزمره تعصب کنید.
مودبیت: اطمینان حاصل کنید که پیام شما به نظر محکم یا انتقادی نمی‌رسد و کاربران را متهم به انجام کاری نمی‌کند.
وضوح: پیام باید به طور روشن علت خطا را توضیح دهد.
مشورت سازنده: فقط اعلام مشکل کافی نیست. توضیح دهید کاربران چگونه می‌توانند به راحتی مشکل را با کمترین زحمت حل کنند.
کاهش کار کاربران: به عنوان مثال، اجازه دهید کاربران فقط ورودی‌هایی با خطا را تصحیح کنند به جای اینکه آن‌ها را مجبور به پر کردن فرم کامل دوباره کنید.
نکته! پیام‌های خطا باید قابل مشاهده باشند – از متن‌های ضخیم، رنگ قرمز و آیکون مرتبط استفاده کنید.

۱۰- کمک و مستندات

مردم علاقه‌ای به خواندن دستورالعمل‌ها ندارند. یکی از اصول Nielsen توصیه می‌کند که یک سیستم باید مستندات یا آموزش‌هایی داشته باشد که مراحل مشخصی را برای کاربران تعریف کند تا بتوانند وظایفی را که ممکن است به کمک نیاز داشته باشند، انجام دهند.

دو نوع کمک وجود دارد که یک سیستم می‌تواند به کاربران ارائه دهد:

کمک پیشگیرانه (Proactive help): این نوع کمک برای جلوگیری از موقعیت‌هایی است که کاربران در آن گیر می‌کنند و نیاز به کمک دارند. جریان‌های اولیه و نکات راهنما این نوع کمک را ارائه می‌دهند.

کمک واکنشی (Reactive help): این نوع کمک زمانی ارائه می‌شود که کاربران در وسط یک بحران قرار دارند. آموزش‌ها، ویدئوها و مستندات مشکلات کاربران را با پاسخ دادن به سوالات و ارائه جزئیات بیشتر برای افرادی که می‌خواهند به کارشناسان تبدیل شوند، حل می‌کنند.

بسته به نوع کمک، طراحان باید اطمینان حاصل کنند که:

نکات راهنما و آموزش‌های مختصر و متنی: این‌ها باید مختصر، آموزنده و به راحتی قابل رد شدن باشند اگر کاربران به آن‌ها نیاز ندارند. نکاتی که به وظیفه فعلی مرتبط هستند، مفیدترین هستند.

مستندات و آموزش‌های جامع: باید با تصاویر و ویدئوها همراه باشند تا افرادی که اطلاعات بصری را بهتر درک می‌کنند، بهره‌مند شوند.

مستندات کمک دسته‌بندی شده: مستندات باید بر اساس موضوع به دسته‌های مرتبط تقسیم شوند تا کاربران بتوانند آن‌ها را به طور مؤثر مرور کنند. در صورت نیاز، یک نوار جستجو ارائه دهید تا کاربران بتوانند مستقیماً به بخش مربوطه بپرند.

نکات راهنما یا مستندات متنی: این‌ها باید به راحتی پیدا و دسترسی‌پذیر باشند. کاربران ممکن است یک نکته مفید را در جریان اولیه نادیده بگیرند و هنگام مواجهه با یک مشکل بعداً آن را به یاد بیاورند.

از لیست‌های بولت‌دار استفاده کنید، کلمات کلیدی را برجسته کنید و مستندات را به بخش‌های کوچک‌تر تقسیم کنید تا قابلیت خواندن آن‌ها افزایش یابد.

۱۰ Usability Heuristics for User Interface Design | Nielsen Norman Group

دیدگاهتان را بنویسید