برای من بازاریابی پیش از اینکه یک شغل یا روش کسب درآمد باشد یک روش تفکر است.
برای مثال فکر کنید میخواهید به بخشی از جامعه بفهمانید که باید واکسن بزنند. این مسئله میتوان به روش بازاریابی حل کرد.
مثلا کسانی که باور به واکسن ندارند را میتوان دسته بندی یا سگمنت کرد. میتوان دلایل آنها را شناخت میتوان بازاریابی محتوایی کرد و علتها را به آنها نشان داد.
خلاصه که بازاریابی به نظر یک طرز تفکر است برای همین هم است که هر چیزی که در تحقیقات روانشناسی کاربرد پیدا میکند روزی سر و کله اش به بازاریابی میرسد. هر چیزی که جایی در علم اعداد دارد در بازاریابی وجود دارد. اصلا بازاریابی مجموعه همه علم ها میتواند باشد.
میخواهم از این پس برای خودم روش کار یک بازاریاب را در حل مسایل پیاده کنم.